آموزش الکترونیک از صفر: بخش اول مقدمه

آموزش الکترونیک

آموزش الکترونیک از صفر: بخش اول مقدمه

با توجّه به گسترش علم الکترونیک در جهان و کاربرد آن در رشته های مختلف افراد زیادی به این رشته علاقه مند شده اند.

علم الکترونیک در بسیاری از رشته های دانشگاهی مانند : کامپیوتر، پزشکی، صنایع هسته ای، روباتیک، مخابرات، صنایع نظامی و غیره کاربرد وسیع دارد و امروزه در گوشه و کنارمان وسایل الکترونیکی بسیار زیادی (مانند یخچال، مهتابی، تلفن همراه، تلویزیون و غیره) را مشاهده می کنیم به طوری که بدون آنها زندگی ما مختل می شود.

بعضی افراد فکر می کنند که یادگیری این رشته مختص مهندسان الکترونیک است و فقط آنها توانایی ساخت، طراحی و تحلیل مدار را دارند در حالی که یادگیری این رشته بسیار آسان است (البته اگر به این رشته علاقه مند باشید بسیار آسان تر است!).

هدف این بخش آموزش پلّه به پلّه ی الکترونیک است و آن را با زبانی بسیار ساده به کلیّه علاقه مندان و سایر افراد آموزش می دهد. در ضمن نکته بسیار مهم این است که این رشته حوصله بسیار زیادی لازم دارد!

مدار(Circuit): از به هم بسته شدن قطعات الکترونیکی مدار به وجود می آید. در واقع مدار مسیر بسته است که بار الکتریکی در آن حرکت می کند و این مسیر بسته می تواند مسیر بسته ی بین لامپ اتومبیل و باتری اتومبیل و… باشد.

پتانسیل: به مقدار انرژی موجود در قسمت های مختلف یک مدار پتانسیل می گویند (مثلاً اگر در یک باطری سر مثبت را به سر منفی وصل کنیم جریان از سر مثبت به سر منفی حرکت می کند چون پتانسیل سر مثبت از سر منفی بیشتر است. و یا مثلاً منبع آبی را که در ارتفاع 5 متری زمین قرار دارد در نظر می گیریم اگر دریچه این منبع را باز کنیم تمام آب منبع به زمین خواهد ریخت چون پتانسیل منبع بیشتر است و علّت سقوط اجسام نیز همین پتانسیل است).

ولتاژ : اختلاف پتانسیل میان دو نقطه از مدار را ولتاژ می گویند. در فیزیک ولتاژ معادل نیرو است. هرچه ولتاژ بیشتر باشد، نیرویی که جریان را حرکت می دهد، بیشتر خواهد شد (مثلاً آب دریا را در نظر می گیریم. اگر فشار آب را ولتاژ فرض کنیم، هرچه به عمق دریا نزدیک تر می شویم وزن آب زیادتر می شود، پس فشار آب هم زیادتر می شود و این معادل زیادتر شدن ولتاژ می باشد). واحد ولتاژ ولت (V) است.

جریان: عبور الکترونها از یک سیم را جریان می گویند. در فیزیک جریان با سرعت برابر است. هرچه جریان بیشتر باشد، سرعت عبور الکترونها از سیم بیشتر می شود. واحد جریان آمپر (A) است.

توان: حاصل ضرب ولتاژ در جریان (V×I) را توان می گویند و آن را با P نمایش می دهند و واحد آن وات (W) می باشد. در واقع توان نشان دهنده این است که در طول یک بازه ی زمانی چقدر جریان با توجّه ولتاژ مصرف می شود. به توانی که در هر لحظه مصرف می شود، توان لحظه ای می گویند و به توانی که در طول یک مدت زمانی مصرف می شود، توان متوسط می گویند.

اهم(Ohm): به مقدار مقاومت اهم می گویند و واحد آن اهم (?) می باشد.

فاراد: به مقدار ظرفیت خازن فارادمی گویند و آن را با F نمایش می دهند.

هانری: به مقدار ظرفیت سلف (Self) هانری می گویند و آن را با H نمایش می دهند.

نکات ایمنی: بعضی از قطعات الکترونیکی به هیچ وجه نباید شکسته شوند چون مواد بسیار سمّی در درون آنها وجود دارد (خازن های تانتالیوم و بعضی از ترانزیستور ها از جمله این قطعات هستند).

هنگام کار با وسایلی که با ولتاژ بالا کار می کنند و همچنین هنگام کار با ولتاژهای زیاد باید نهایت دقت را کرد، چون اگر جریان الکتریکی بیشتر از 0/015 آمپر از بدن انسان عبور کند برای او بسیار کشنده است به طوری که او دیگر نمی تواند سیم برق دار را رها کند (ایست قلبی یکی از خطرات برق گرفتگی است) و ولتاژ های بالا به راحتی این جریان را از بدن انسان عبور می دهند.

مقاومت(Resistor):

قطعه ای است که مانع از عبور جریان می شود. در واقع مقاومت مانند یک سد آب عمل کرده و جلوی عبور جریان را تا حد مشخص می گیرد (که این حد مشخص مقدار مقامت است). این قطعه معمولاْ برای کنترل جریان استفاده می شود.

انواع مقاومت :

مقاومت ها انواع مختلفی دارند . معمول ترین و متداول ترین نوع مقاومت ها، مقاومت کربنی می باشد که قیمت بسیار پایینی (حدود 20 تومان) دارند و مقادیر آنها از چند صدم اهم تا 10 میلیون اهم است. مقاومت های لایه کربنی، لایه فلزی، اکسید فلزی و سیمی از انواع دیگر مقاومت هستند. در شکل زیر تعدادی مقاومت کربنی مشاهده می کنید:

مقاومت متغیر که به آن پتانسیومتر می گویند نوعی از مقاومت است که مقدارش قابل تنظیم می باشد (این نوع مقاومت ها کشویی یا محوری می باشند که با چرخاندن محور یا حرکت به بالا و پایین می توان مقدار مقاومت را تنظیم کرد). در شکل زیر چند مقاومت متغیر را مشاهده می کنید:

نوع دیگری از مقاومت، مقاومت حرارتی (ترمیستور) می باشد که مقدار آن با تغییرات دما عوض می شود. از این مقاومت دو نوع NTC و PTC وجود دارد که نوع NTC مقاومتش با افزایش دما کاهش می یابد و مقاومت نوع PTC با افزایش دما مقدارش زیاد می شود.

نوع دیگری از مقاومت، مقاومتهای آجری هستند که خیلی بزرگ هستند (به اندازه ی 10cm در 2cm) و می توانند توان های بالا را تحمل کنند و دیر داغ می شوند مانند مقاومت های 5 وات و 10 وات.

نوعی دیگر از مقاومت، مقاومت نوری (LDR) می باشد که اگر نور به آن بتابد مقدارش کم می شود به شکل زیر توجه کنید.

در این قسمت با دو کلمه خیلی مشهور آشنا می شوید :

?) کیلو اهم(K) : کیلو اهم برابر 1000 اهم است مثلاْ اگر مقدار مقاومتی 1 کیلو اهم باشد یعنی همان 1000 اهم است (و وقتی می گوییم یک کیلو گرم همان 1000 گرم است).

?) مگا اهم(M) : مگا اهم برابر میلیون اهم است مثلاْ وقتی می گوییم مقدار مقاومتی 1.2 مگا اهم است یعنی 1000000 اهم مقاومت دارد

نکته:مقاومت را در مدار با نمادنشان می دهند و مقاومت متغیر را با نمادنشان می دهند.

نکته:گاهی اوقات برای نمایش مقدار مقاومت مثلاً 3.6K آن را به صورت 3K6 نشان داده و یا برای نمایش مقاومت 1.8R یا 10R آن را به صورت 1R8 و یا 10Rنشان می دهند. در نقشه های شماتیک (schematic) مقاومت را با حرف R نشان می دهند.

تشخیص مقدار مقاومت:

برای تشخیص مقدار مقاومت به حلقه های رنگی روی بدنه آن توجّه می کنیم مقاومت ها چهار یا پنج حلقه رنگی روی بدنه خود دارند ؛ در مقاومت هایی با چهار حلقه رنگی حلقه اوّل و دوم نشان دهنده عددی است که با توجّه به جدول می توان مقدار آن را مشخص کرد ؛ حلقه سوم مضربی از ده می باشد(0/01، 0/1، 1، 10، 100، 1000، 10000 و…) که با رنگ خاصی مشخص می شود؛ حلقه چهارم نیز درصد خطای مقاومت را نشان می دهد. (به جدول های زیر توجّه کنید) :

جدول 1

سیاه 0
قهوه ای 1
قرمز 2
نارنجی 3
زرد 4
سبز 5
آبی 6
بنفش 7
خاکستری 8
سفید 9

جدول 2

نقره ای 0/01×
طلایی 0/1×
سیاه
قهوه ای 10×
قرمز 100×
نارنجی 1000×
زرد 10000×
سبز 100000×
آبی 1000000×

جدول 3

قرمز 2% خطا
طلایی 5% خطا
نقره ای 10% خطا
بدون حلقه ی رنگی 20% خطا

جدول 4

قهوه ای 1% خطا
قرمز 2% خطا
طلایی 5% خطا
نقره ای 10% خطا
بدون حلقه ی رنگی 20% خطا

همان طور که مشاهده می کنید جدول 1 مقدار دو حلقه اوّل مقاومت چهار حلقه را نشان می دهد و جدول 2 مقدار حلقه سوم و جدول 3 مقدار حلقه چهارم را نشان می دهد. لازم به ذکر است که حلقه چهارم فاصله بیشتری نسبت به سایر حلقه ها دارد.

در مقاومت های پنج حلقه حلقه اوّل، دوم و سوم نشان دهنده عددی می باشند، حلقه چهارم مضربی از ده است و حلقه پنجم نیز درصد خطای مقاومت را نشان می دهد.جدول 1 مربوط به سه حلقه رنگی اوّل در مقاومت پنج حلقه می باشد و جدول 2 مربوط به حلقه چهارم مقاومت پنج حلقه و جدول 4 مربوط به حلقه پنجم می باشد و همیشه حلقه پنجم در مقاومت پنج حلقه از بقیه ی حلقه ها فاصله ی بیشتری دارد.

نکته:اگر مقاومت بیش از اندازه گرم شود ممکن است مقدار آن (که بر حسب اهم است) تغییر پیدا کند و یا در بدترین شرایط آتش بگیرد!

نکته:مقدار توان یک مقاومت برحسب معیار استانداردی سنجیده می شود و این توان بر حسب وات (W) است توانهای معمول در مقاومت ها 1/32 وات، 1/16 وات، 1/8 وات، 1/4 وات ،1/2 وات، 1وات به بالا می باشد. در شکل زیر از چپ به راست دو مقاومت اوّل 1/8 وات، دو مقاومت دوم 1/4 وات، دو مقاومت سوم 1/2 وات، مقاومت هفتم 1W و مقاومت هشتم 2W می باشند که در کنار یک LED قرار دارند (LED در ادامه تعریف شده است).

نکته:هرچه توان مقاومت بیشتر شود، اندازه ی آن بزرگتر می شود.

در مثال های زیر نحوه تشخیص حلقه ها را می بینید:

در شکل های زیر مقدار مقاومت را مشخص کنید:

در شکل بالا حلقه قرمز رنگ (حلقه ی اوّل) نشان دهنده عدد2، حلقه زرد (حلقه ی دوم) نشان دهنده عدد 4، حلقه قهوه ای (حلقه ی سوم) نشان دهنده عدد1 و حلقه ی چهارم که با سایر حلقه ها فاصله بیشتری دارد (حلقه قهوه ای رنگ)، نشان دهنده درصد خطای 1% است. پس مقدار این مقاومت برابر 240? با خطای 1% است.

شکل بالا نشان دهنده مقاومت 5 حلقه می باشد و همان طور که مشاهده می کنید حلقه پنجم (قرمز رنگ) که نشان دهنده خطای 2 % مقاومت است با سایر حلقه ها فاصله بیشتری دارد. حلقه قهوه ای رنگ نشان دهنده عدد 1، دو حلقه سیاه بعد از آن نشان دهنده عدد صفر و حلقه سیاهی که به حلقه قرمز نزدیک تر است نشان دهنده عدد1 است. پس این مقاومت مقدارش 100? با خطای 2% است.

شکل بالا مقاومت 6/5 کیلو اهم با خطای 5% را نشان می دهد.

شکل بالا مقاوت 6/5 کیلو اهم با خطای 20% نشان می دهد.

سؤال:توان در مقاومت چیست؟

وقتی که جریان از درون مقاومت عبور می کند، این قطعه شروع به داغ شدن می کند (مقداری از جریان تلف می شود و به گرما تبدیل می شود). در این صورت هرچه ولتاژ اعمال شده به مقاومت بیشتر باشد، گرمای تولید شده هم بیشتر خواهد شد. بنابراین برای مقاومت ها توان تعریف می کنیم و توان یک مقاومت میزان تحمل گرما توسط مقاومت را نشان می دهد هرچه توان مقاومتی بیشتر باشد، اندازه ی آن مقاومت بزرگتر می شود و می تواند بهتر گرمای خود را به محیط اطراف منتقل کند.

خازن (Capacitor):

خازن:قطعه ای است که در خود انرژی ذخیره می کند (ولتاژ را ذخیره می کند). خازن مانند مقاومت، انواع مختلفی دارد. متداول ترین نوع خازن، خازن الکترولیتی و سرامیکی می باشد که قیمت بسیار پایینی دارد (حدود 40 تومان برای خازن سرامیکی و 120 تومان برای خازن الکترولیتی).

نکته:هرچه ظرفیت خازن و یا ولتاژ کار خازن بیشتر شود، قیمتش نیز بیشتر خواهد شد.

خازنهای سرامیکی ظرفیت بسیار کمی دارند (مشهور ترین نوع خازن سرامیکی خازن عدسی است که شبیه به عدس است). در شکل زیر چند خازن عدسی می بینید:

خازنهای لایه فلزی، تانتالیوم (این نوع خازن قیمت بالایی دارد و بسیار سمّی است و به هیچ وجه نباید شکسته شود)، میکا، پلی استیرن، پلی کربنات، پلی پیروپیلن و پلی استر از انواع دیگر خازن هستند.

خازن را در نقشه های شماتیک با حرفCنشان می دهند و خازن غیر قطبی را با نمادو خازن متغیر را با نمادو خازن قطبی (مانند خازن الکترولیتی) را با نمادیانمایش می دهند.

نکته:در بعضی از کتاب های قدیمی به خازن ظرفیت می گویند.

معرفی چهار واحد بسیار مشهور:

1)میلی (m): میلی یعنی هزارم (10 به توان 3-). مثلاً وقتی می گوییم یک میلی متر یعنی یک هزارم متر و وقتی می گوییم ده میلی فاراد یعنی 0.010 فاراد.

2)میکرو (m): میکرو یعنی میلیونیوم (10 به توان 6-). مثلاً 3.6mF یعنی 0.0000063 فاراد.

3)نانو (n): نانو یعنی میلیاردیوم (10 به توان 9-). مثلاً 3nF یعنی 0.000000003 فاراد.

4)پیکو (p): پیکو یعنی تریلیونیم (10 به توان 12-). مثلاً 63pF یعنی 0.0000000000634 فاراد.

تشخیص مقدار خازن ها:

خازنهای الکترولیتی ظرفیت بسیار بالایی دارند که این ظرفیت بر روی بدنه شان نوشته شده است (بر حسب µF). این نوع خازنها قطبی هستند یعنی دارای سر مثبت و سر منفی هستند که معمولاً سر منفی بر روی بدنه خازن مشخص شده است و باید دقت کرد که سر منفی و مثبت اشتباه وصل نشوند چون در این صورت مایع الکترولیت داخل آن به گاز تبدیل می شود و احتمالاً باعث منفجر شدن خازن می شود و یا آن کاز از خازن خارج می شود در این صورت ظرفیت خازن تا حد زیادی کم خواهد شد و دیگر خازن به درد نمی خورد. در شکل زیر چند خازن الکترولیتی را می بینید:

همانطور که در شکل بالا مشاهده می کنید، ظرفیت خازن و حداکثر ولتاژ کارش بر روی بدنه ی خازن نوشته می شود. به سر منفی مشخص شده بر روی بدنه ی خازن توجّه کنید.

نکته:هرچه ولتاژ کار و ظرفیت خازن الکترولیتی بیشتر شود، اندازه ی آن بزرگتر خواهد شد (شکل بالا را مشاهده کنید).

نکته:خازن های جدید از نظر حجمی کوچکتر از خازن های قدیمی با همان ظرفیت هستند مثلاً خازن 50V/1µF را در نظر می گیریم، نوع جدید این خازن کمتر از نوع قدیمی همین خازن حجم دارد.

در خازن های عدسی و پلی استر معمولاً عدد 1، 2 یا 3 رقمی بر روی بدنه آنها درج شده است که مقدار ظرفیت این نوع خازن را مشخص می کنند و نحوه تشخیص ظرفیت بدین صورت است: اگر عدد 1 یا 2 رقمی بر روی بدنه این خازنها درج شده بود همان عدد مقدار ظرفیت خازن بر حسب pF(پیکو فاراد)، و اگر عدد 3 رقمی بر روی بدنه آنها نوشته شده بود، (مثلاً 223) دو رقم سمت چپ را می نویسیم (یعنی 22) و به جای شماره رقم سمت راست صفر می گذاریم (یعنی 22000) و این عدد بیانگر مقدار خازن بر حسب pF است. در شکل زیر چند خازن پلی استر مشاهده می کنید:

نکته مهم:همه ی خازن ها و مقاومت ها مقدار استانداردی دارند. مثلاً مقاومت 35? هرگز ساخته نشده است و فقط مقدار استاندارد 36?، 33? و 39? وجود دارد و یا خازن 11uF وجود ندارد و فقط خازن 10uF وجود دارد.

نکته:بر روی بدنه بعضی از خازنها(ترجیحاً قدیمی) اعداد رنگی مانند مقاومت ها چاپ می شود که مقدار ظرفیت خازن را مشخص می کنند که از پرداختن به آنها خودداری می کنیم.

سلف(Inductor):

قطعه ای است که انرژی در میدان مغناطیسی خود ذخیره می کند (جریان را ذخیره میکند). در شکل زیر چند نوع سلف مشاهده می کنید:

نکته:در شکل زیر نوعی سلف مشاهده می کنید که بسیار شبیه مقاومت است و تفاوت آن با مقاومت در این است که قسمت میانی آن فشردگی بیشتری نسبت به مقاومت دارد.

نیمه هادی ها (Semiconductors):

قطعاتی هستند که از وسایل نیمه رسانا (مثل سیلیکون[Si]، ژرمانیوم[Ge] و…) ساخته شده اند. نیمه هادیها اصل انقلاب الکترونیک دیجیتال (رقمی) را تشکیل می دهند و انواع بسیار مختلفی دارند مانند: دیود، ترانزیستور، تریستور، ترایاک، دایاک و آی سی.

1) دیود(Diode):

دیود:قطعه ای است که جریان برق را از یک طرف عبور میدهد(بعداْ می گوییم از یک طرف یعنی چه؟). دیود ها انواع مختلفی دارند مانندLEDو غیره که ادامه به شرح آنها می پردازیم. (شکل زیر را ببینید).

نکته:قسمت بالای دیود ها در شکل بالا کاتد آنها را نشان می دهد (کاتد سر منفی دیود است که با یک خط در دیود مشخص می شود).

همان طور که درقبلا گفته شد، دیود جریان را یکسو می کند. دیود ها انواع گوناگونی دارند. دیود زنر، دیود سیلیکونی، دیود ژرمانیوم و فتو دیود، از انواع دیود هستند. فتودیودها (Photo Diode) که به آنها دیود نوری گفته می شود، وقتی نور به آنها بتابد، جریان را از خود عبور می دهند.

معرفی(Light Emission Diod) LED

LED ها نیز نوعی دیود هستند که به آنها دیود نورانی می گویند و از از خود نور تولید می کنند (نورهای مادون قرمز، قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، بنفش، سفید و ماورای بنفش از جمله نور های تولید شده LEDهستند).. در شکل زیر چند عددLED مشاهده میکنید:

لازم به ذکر است که حداکثر جریان قابل تحمل LED ،50mA است (اگر جریان LED را زیاد کنیم، نور آن بیشتر می شود ولی از جریان 20mA به بعد، تغییر محسوسی در افزایش نور آن مشاهده نمی- شود) و اگر جریان بیشتر از 50mA از LEDبگذرد، LED می سوزد و برای جلوگیری از این حالت، باید LED را با یک مقاومت سری کنیم. مثلاً ولتاژ لازم برای روشن شدن LED قرمز حدود 2.1 ولت می باشد و اگر ما بخواهیم این LED را با ولتاژ 4 ولت روشن کنیم و مصرف جریان LED ،20mAباشد، به مقاومتی به میزان زیر نیاز داریم:

(4-2.1)/20mA=95 ohm

که این مقاومت باید با LED سری شود (چون این مقاومت را نداریم، از مقاومت استاندارد 100 اهم استفاده می کنیم) و در حالت کلّی مقدار این مقامت به صورت زیر بدست می آید:

مقدار مقاومت لازم بر حسب اهم=(جریان مورد نظر برای LED)÷[(ولتاژ لازم برای روشن شدن LED)-(ولتاژ اعمال شده به LED)]

نکته:هر چقدر رنگLEDبه سمت ماورای بنفش میل می کند، ولتاژ لازم برای روشن شدنLEDبیشتر می شود (مثلاًLEDهای ماورای بنفش برای روشن شدن، به حدود 7/3 ولت نیاز دارند).

نکته:انواع اندازه یLED: LEDها اندازه های مختلفی دارند که این اندازه طول قسمت پلاستیکیLEDمی باشد که بر حسب میلی متر است.متداول ترین این اندازه ها1mm،2mm،4mmو8mmمی باشند.برای تشخیص پایه ی کاتد و آند درLEDبه ادامه ی این بخش مراجعه کنید. در شکل های بالاLEDپنج میلیمتری را مشاهده می کنید.

سؤال: دیود سیلیکونی و دیود ژرماتیوم چیست؟

دیود سیلیکونی از سیلیسیوم (Si) ساخته می شود و دیود ژرمانیوم نیز از ژرمانیوم ساخته می شود. این نوع دیودها انواع گوناگونی دارند مانند دیود شاتکی، دیود زنر و… . حدود 25 درصد مواد سازنده ی زمین را سیلیکون تشکیل می دهد؛ امّا استخراج آن به صورت خالص بسیار دشوار است. سیلیکون در دمای بالا حدود 1400 درجه سانتی گراد و هنگام ذوب شدن در کوره، نسبت به مواد دیگر واکنش بسیار نشان می دهدو بیشتر مواد موجود در کوره را جذب می کند. کاربرد دیود ژرمانیوم کمتر از دیود سیلیکون است.

سؤال: کاتد و آند در دیود چیست؟

به سری از دیود کاتد می گویند که به قطب منفی وصل می شود و به سری از دیود آند می گویند که به قطب مثبت وصل می شود.

در بیشتر دیودها پایه ی کاتد را علامت گذاری می کنند تا از پایه ی آند تشخیص داده شود (مانند حلقه های رنگی مقاومت ها). در دیود های معمولی پایه کاتد را با یک خط مشکی نشان می دهند که به صورتاست.دیود معمولی ممکن است دیود شاتکی، دیود زنر و یا هر دیود سیلیکونی یا دیود ژرمانیوم باشد (به غیر از دیود قدرت و LED) که آنها را در ذیل تعریف کرده ایم. اگر در دیود، کاتد و آند را به همین تر تیبی که گفته شد به منبع وصل کنیم، به شرط اینکه ولتاژ لازم برای روشن شدن دیود کافی باشد(در دیود سیلیکونی معمولی این ولتاژ 0.7V و در دیود ژرمانیوم 0.3V می باشد)، جریان قابل توجّهی از دیود عبور می کند و در این صورت می گوییم دیود به حالت هدایت رفته است (یا می گوییم دیود در بایاس مستقیم قرار دارد) یعنی از خود جریان عبور می دهد.

سؤال: ولتاژ شکست (ولتاژ بایاس معکوس) در دیود چیست؟

اگر در دیود کاتد و آند را بر عکس به برق وصل کنیم (یعنی سر کاتد را به قطب مثبت وصل کنیم و سر آند را به قطب منفی وصل کنیم) هر چقدر ولتاژ بالا باشد، جریان کمی دیود عبور می کند (که به این جریان، جریان اشباع معکوس می گویند) تا اینکه به ازای یک ولتاژ بالا (حدود 800 ولت برای دیود سیلیکون و 300V برای دیود ژرمانیوم) ناگهان جریان زیادی از دیود عبور می کند که به آن ولتاژ شکست دیود می گویند. یعنی در این ولتاژ دیود دیگر جریان را یکسو نمی کند و کل برق را از خود عبور می دهد. در این حالت ممکن است که دیود بسوزد.

نکته:در دیود های معمولی جریان اشباع معکوس در حدµAمی باشد و به ازای هر10?Cمقدار آن 2 برابر می شود. هرچه اندازه ی دیود بزرگتر باشد، جریان اشباع معکوس بیشتر می شود مثلاً در دیود قدرت جریان اشباع معکوس در حدmAمی باشد.

نکته:دیود المان (یا همان قطعه) غیر قابل کنترل می باشد؛ یعنی روشن شدن و خاموش شدنش در اختیار ما نیست، یک دیود با ولتاژ مناسب (حدود0.7Vولت) روشن می شود و زمانی خاموش می شود که جریان عبوری از آن صفر شود.

سؤال: برق متناوب (AC) چیست؟

برق مستقیم (DC) را ادیسون اختراع کرد (ولی در اصل کاشف برق DC ایرانیان بوده اند) ولی برق متناوب را دانشمندی به نام نیکولا تسلا ابداع کرد. برق متناوب، برقی است که در یک لحظه مثبت و در لحظه ای دیگر منفی است (چه از نظر ولتاژ وچه از نظر جریان). کار دیود این است که فقط قسمت منفی (یا مثبت) برق متناوب را از خود عبور می دهد. (مگر در حالتی که دیود دچار شکست شده باشد که در این صورت تمام برق متناوب را از خود عبور میدهد).

نکته:ولتاژ و جریان برقACرا می توان به راحتی و با استفاده از ترانس (که در ادامه تعریف شده است) کم یا زیاد کرد ولی ولتاژ و جریان برقDCرا به همین سادگی نمی توان تغییر داد و باید از مدار های خاصی برای این کار استفاده کنیم.

سؤال: دیود محافظ چیست؟در بعضی از مدارها دو سر + و – باتری، نباید اشتباه وصل شود (قطبیت معکوس نداشته باشد) چون در این صورت ممکن است که مدار آسیب ببیند دیود محافظ جلوی این اتفاق را می گیرد.

ظرفیت خازنی دیود:در اکثر دیودها کمی ولتاژ در دیود ذخیره می شود (مانند خازن) که به این ولتاژ ظرفیت خازنی دیود می گویند.

سؤال: دیود زنر چیست؟

دیود زنر دیودی است که ولتاژ معکوس را دائماً ارائه می کند. مثلاً دیود زنر 3.6Vرا در نظر می گیریم این دیود اگر به برق 12Vوصل شود ولتاژ خروجی آن فقط 3.6Vخواهد بود. دیود زنر را در نقشه های شماتیک بانمایش می دهند و پایه ی آند و کاتد آن را نیز مشاهده می کنید. دیود زنر به صورت معکوس در مدار قرار می گیرد یعنی باید کاتد آن را به قطب مثبت و آند آن را به قطب منفی وصل کرد و در غیر این صورت، این دیود مانند دیود معمولی عمل می کند.

سؤال: دیود شاتکی چیست؟

وقتی دیود در حالت هدایت به سر می برد برای رفتن به حالت عدم هدایت مدت زمانی لازم دارد که به خاطر ظرفیت خازنی دیود است. در دیود شاتکی که اتصال بین یک نیمه رسانا و یک فلز صورت می گیرد، این ظرفیت خازنی تا حدود زیادی کم شده است. کاربرد این دیود در آشکار سازها و سوئیچ های سریع است. سرعت قطع و وصل این دیود به مراتب بیشتر از دیود معمولی می باشد چون این دیود از اتصال بین یک نیمه هادی و یک فلز ساخته می شود و به دلیل اینکه بارهای الکتریکی در فلز راحت تر از نیمه هادی جابه جا می شوند، در نتیجه سرعت قطع و وصل این دیود بیشتر است. در این دیود ولتاژ کمتری روی آند-کاتد آن افت می کند (حدود 0.2V). ولتاژ شکست دیود شاتکی کمتر از دیود سیلیکونی می باشد بنابراین از آن در مدارهایی با ولتاژ کم و جریان زیاد استفاده می کنیم. دیود شاتکی را در نقشه های شماتیک بانمایش می دهند که پایه ی کاتد و آند آن را نیز مشاهده می کنید.

سؤال: تانل دیود چیست؟

تفاوت این دیود با دیود های عادی، در چگالی بالای ناخالصی در نیم رساناها است. سرعت قطع و وصل این دیود بسیار سریع است. این دیود در ولتاژهای خاصی دارای مقاومت منفی (به مقاومتی منفی می گویند که به مدار توان می دهد) است. تانل دیود را در نقشه های شماتیک بانمایش می دهند که پایه ی کاتد و آند آن نیز در شکل مشخص است.

دیود های قدرت:این دیودها مانند دیودهای معمولی است با این تفاوت که این دیود ها می توانند گذر جریانی از 6 آمپر تا 250 آمپر را تحمّل کنند و اندازه این دیودها نسبت به دیود معمولی بسیار بسیار بزرگتر است. در این دیود ها جریان اشباع معکوس در حدmAاست و ولتاژ شکست دیود قدرت از دیود معمولی بیشتر می باشد (حدود1500V). در حالت بایاس مستقیم دیود قدرت حدود2Vافت ولتاژ بر روی آند-کاتدش ایجاد می شود.

دیود واراکتور:به دیودی که ظرفیت خازنی آن مورد استفاده قرار گیرد، دیود واراکتور می گویند. در این دیود با تغییر ولتاژ معکوس، ظرفیت خازنی اش تغییر می کند بنابراین به عنوان خازن متغیر با ولتاژ عمل می کند و کاربرد آن در تنظیم خودکار گیرنده های رادیویی است و محدوده ظرفیت این دیودها حدود 2500 پیکو فاراد است. دیود واراکتور را بایانمایش می دهند که پایه ی کاتد و آند آن را در شکل مشاهده می کنید.

فتو دیود (Photo Diode):به دیودی می گویند که جریان اشباع معکوس با شدت نور تابیده شده به سطح آن تقریباً متناسب است. بنابراین از آن به عنوان آشکار ساز نوری استفاده می شود. فتو دیود به صورت معکوس در مدار قرار می گیرد. به فتو دیود، دیود نوری نیز می گویند (آن را با دیود نورانی LED اشتباه نگیرید چون به LED دیود نورانی می گویند و به فتو دیود، دیود نوری می گویند).

فتو دیود را در نقشه های شماتیک بانمایش می دهند که پایه ی کاتد و آند آن را در شکل مشاهده می کنید.

نکته:در نقشه های شماتیک کلیّه ی دیودها را با نامDو فتودیود را با نامPDمشخص می کنند.

نکته:دیود ها انواع دیگری نیز دارند مانند دیود وارون، دیود گان، دیود پین و دیود لیزری.

نکته:هدف از سری کردن دیودها، افزایش ولتاژ شکست دیود و نیز هدف از موازی کردن دیودها، افزایش جریان عبوری از آنهاست.

سؤال: فرکانس چیست؟

به تغییراتی که متحرک در یک ثانیه انجام می دهد فرکانس می گویند و واحد آن نیز هرتز (Hz) می باشد. مثلاً قتی می گوییم فرکانس برق شهر50Hzاست به این معناست که ولتاژ و جریان برق شهری در یک ثانیه 50 بار مثبت، 50 بار منفی و 100 بار برابر صفر است.

سؤال: هدف از سری یا موازی کردن دیود ها چیست؟

هدف از سری کردن دیود ها افزایش ولتاژ شکست آنها و هدف از موازی کردن دیود ها افزایش جریان عبوری از آنها در حالت بایاس مستقیم می باشد.

نکته:یکسو کننده ها (Rectifiers) انواع دیگری هم دارند مانند یکسو کننده قوس جیوه ای، یکسو ساز سلنیوم، یکسو ساز اکسید مس و…

2) ترانزیستور (Transistor):

قطعه ی بسیار مهمی است که در بیشتر مدارها (مانند مدارهای صوتی ، تقویت کننده ها و …) استفاده می شود و همچنین می توان به عنوان کلید از آن استفاده کرد. در شکل زیر تعدادی ترانزیستور مشاهده می کنید.

ترانزیستور در سال 1948 ساخته شد (توسط جان باردین، والتر براتین و ویلیام شاکلی) که نامش از ادغام دو کلمه ی Transfer(حمل و نقل) و ) Resistor مقاومت) گرفته شده است. در 23 سپتامبر 1947 جان باردین (John Braden)، والتر براتین (Walter Britain) و ویلیام شاکلی(William Shockley) برای اوّلین بار نشان دادند که قطعه ای نیم رسانا به نام ترانزیستور می تواند خاصیت تقویت کنندگی داشته باشد. البته این قطعه مشکلاتی هم داشت که قابل پیش بینی نبود. شاکلی به تحقیقات خود ادامه داد و در سال 1951 اوّلین ترانزیستور پیوندی قابل اطمینان خود را به جهان عرضه کرد و در سال 1956 هر سه نفر آنها به طور مشترک جایزه ی نوبل در فیزیک را به خاطر کشف خود گرفتند و در سال 1972 باردین موفّق شد دومین جایزه ی نوبل را به خاطر تحقیق بر روی ابر رسانایی دریافت کند. شاکلی در سال 1955 آزمایشگاه های بل را ترک کرد تا شرکت خود را در زمینه ی نیمه رساناها در نزدیکی خانه اش در پالتو آلتو راه اندازی کند، لذا شروع به استخدام افراد کرد. البته او در استخدام افراد بسیار سختگیر بود و تنها افراد جوان، پرشور و با استعداد را استخدام می کرد. شرکت در مسیر موفّقیت گام بر می داشت ولی اکثر کارکنان آن نمی توانستند رفتار نا متعارف شاکلی را در مورد پرداخت حقوق تحمّل کنند. دو سال بعد، هشت تن از زبده ترین کارمندان شاکلی شرکت وی را ترک کردند. این هشت تن که شاکلی آنها را هشت خائن می نامید، شرکتی به نام فیر چایلد (Fairchild) را تأسیس کردند که تنها چند ساختمان دورتر از آن شرکت بود. بنیان گذاران فیر چایلد بیش از پنجاه شرکت دیگر تأسیس کردند. یکی از بزرگترین آنها را رابرت نویس (Robert Nonce) و دو نفر از گروه هشت نفری فیر چایلد راه اندازی کردند. آنها نام این شرکت را اینتل (Intel مخفف Intelligence است) گذاشتند.

نکته:در تمام نقشه های شماتیک ترانزیستور را با نام Tr یا T و یا Q نمایش می دهند.

ترانزیستورها انواع مختلفی از نظر نوع و کارکرد دارند. از معمول ترین ترانزیستورها از نظر کارکرد می توان به ترانزیستور های قدرت، ترانزیستورهای صوتی، ترانزیستورهای دارلینگتون، ترانزیستورهای فرکانس متوسط، ترانزیستورهای بَی دَیرِکشنال (Bay Directional یا همان ترانزیستورهای دوجهتی)، ترانزیستورهای ولتاژ بالا، ترانزیستورهای سوئیچی (کلیدی) و بسیاری دیگر اشاره کرد.

نکته:ترانزیستورهای قدرت همانطور که از نامشان پیداست برای کار در جریانهای زیاد طراحی شده اند و به شدت داغ می شوند و برای جلوگیری از بیشتر داغ شدن آنها، آنها را روی خنک کننده (Heat sink های آلومینیومی که نمونه ی آنها را در داخل کامپیوتر و روی CPU می توانید مشاهده کنید) نصب می کنند. این ترنزیستورها بزرگ هستند و جریانی از 1 آمپر و گاهی تا 100 آمپر را از خود عبور می دهند.

سؤال: رادیاتور (هیت سینک) در ترانزیستور چیست؟

رادیاتور همان خنک کننده است که گرمای ترانزیستورهای قدرت را منتقل می کند. به خنک کننده هیت سینک (Heat Sink) می گویند. ترانزیستورهای قدرت معمولاً بدنه کاملاً فلزی و یا نیمه فلزی دارند تا بتوانند گرما را به خوبی منتقل کنند (به هیت سینک).

انواع ترانزیستورها از نظر نوع:

1) ترانزیستورهای تک قطبی:

این نوع ترانزیستورها از سه پایه ی امیتر (Emitter)، بیس 1 (Base 1) و بیس 2 تشکیل شده است که به آن ترانزیستور تک پیوندی یا دیود با بیس دوتایی می گویند. ترانزیستور 2N2646نمونه ای از این ترانزیستورها است.

2) تراتزیستورهای دوقطبی (BJT=Bipolar Junction Transistor):

این نوع ترانزیستور ها از سه پایه به نام های: 1) امیتر (Emitter)،2) کلکتور (Collector) و 3) بیس (Base) تشکیل شده اند که در نقشه های شماتیک پایه ی امیتر را با حرفE، پایه ی کلکتور را با حرفCو پایه ی بیس را با حرفBنشان می دهند. این ترانزیستور دارای دو نوع مثبت (PNP) و منفی (NPN) می باشد و نوع منفی آن را در نقشه های شماتیک با نمادنمایش می دهند و نوع مثبت آن را با نمادنمایش می دهند.

نکته:ترانزیستور BJTالمانی تمام کنترل شده می باشد به این صورت که با جریان بیس خاموش و روشن می شود و در ترانزیستور NPN اگر جریان مثبتی را توسط ولتاژ بیس مثبت به ترانزیستور اعمال کنیم، در این صورت از کلکتور به امیتر این ترانزیستور جریان زیادی می گذرد که مقدار آن به ضریب تقویت ترانزیستور (hFE یا همان ?) بستگی دارد؛ مثلاٌ اگر جریان 10µA را به بیس ترانزیستور NPN وارد کنیم، در صورتی که ضریب تقویت ترانزیستور 1000 باشد، از کلکتور به امیتر این ترانزیستور جریان زیادی به اندازه ی 1000 برابر جریان بیس (به اندازه ی hFEبرابر جریان بیس) جاری خواهد شد. اگر در ترانزیستور NPNجریان از بیس بکشیم، ترانزیستور خاموش می شود. در ترانزیستور PNP اگر جریان از بیس بکشیم (توسط اعمال ولتاژ منفی به پایه ی بیس)، از امیتر به کلکتور آن جریان زیادی به اندازه ی hFEبرابر جریان بیس جاری خواهد شد. ترانزیستور PNP عکس ترانزیستور NPN عمل می کند.

نکته:هنگام روشن شدن ترانزیستور می گوییم که ترانزیستور به حالت هدایت رفته است (یعنی از خود جریان عبور می دهد).

نکته: در ترانزیستور NPN، جریان بسیار کمی در حد چند میکرو آمپر از پایه ی امیتر (E) به سمت کلکتور (C) جاری می شود که مقدار آن به دما و ولتاژ ترانزیستور بستگی دارد که به این جریان، جریان اشباع معکوس می گویند.در ترانزیستور PNP نیز این جریان از پایه ی C به پایه ی E جاری می شود که به این جریان نیز جریان اشباع معکوس می گویند.

نکته:در داخل ترانزیستورهای دارلینگتون دو ترانزیستورBJTقرار دارد و این ترانزیستورها دو نوعNPNوPNPدارند که نوعPNPآن را بانمایش داده و نوعNPNآن را بانمایش می دهند.

3) ترانزیستور های اثر میدانی (FET=Field-Effect Transistor):

عملکرد این ترانزیستور با ترانزیستورBJTکاملاً متفاوت است

این ترانزیستور از دو نوعn-کانال وp-کانال تشکیل شده است.

بعضی از ترانزیستور های اثر میدانی (FETها) دارای سه پایه و برخی دیگر دارای چهار پایه می باشند.

نکته:ترانزیستور های FET هم المانهای تمام کنترل شده می باشند به این صورت که روشن و خاموش شدن آنها به ولتاژ گیت-سورس (VGS) انجام می شود. در FET های n-کانال اگر ولتاژ گیت نسبت به سورس بیشتر شود(VGS>0)، ترانزیستور روشن می شود و در غیر این صورت ترانزیستور خاموش خواهد ماند و در FET p-کانال این قضیه برعکس می باشد.

درFETهای سه پایه، این سه پایه عبارتند از:

1) گیت (Gate)،2) درین (ِDrain) و 3) سورس (Source)

و پایه ی گیت را با حرفG، پایه ی درین را با حرفDو پایه ی سورس را با حرفSنشان می دهند.

نوع منفیFETهای سه پایه منفی را بانمایش داده و نوع مثبت آن را بانمایش می دهند.

درFETهای چهار پایه علاوه برسه پایه ی بالا یک پایه ی بیس نیز وجود دارد و آن را با حرفBنشان می دهند.

FETهای چهار پایه نیز از دو نوعn-کانال وp-کانال تشکیل شده اند و دارای دو مد تهی و افزایشی می باشند که در مد تهی، نوعnرا بانمایش می دهند و نوعpرا بانمایش می دهند و در مد افزایشی نوعnرا بانمایش می دهند و نوعpرا بانمایش می دهند.

تشخیص پایه های ترانزیستور:

معمولاً در هر ترانزیستور ترتیب چیدمان پایه های ترانزیستور، در هر ترانزیستور فرق دارد و باید با توجّه به عکس های راهنما این پایه ها را از هم تشخیص داد. مثلاً ترانزیستورC1959را در نظر می گیریم و ترتیب پایه های آن به صورتمی باشد. (برای تشخیص درست پایه های هر ترانزیستور به کتابهایی با نام کلی مشابهات ترانزیستورها مراجعه کنید. در این کتب ترتیب چیدمان پایه های ترانزستورها مشخص شده است).

نکته:ترانزیستورBJTسرعت قطع و وصل (خاموش و روشن شدن) کمتری نسبت به ترانزیستورFETدارد زیرا ترانزیستورBJTبا جریان فرمان می گیرد (یعنی با جریان خاموش و روشن می شود) در حالی که ترانزیستورFETبا ولتاژ خاموش و روشن می شود و چونBJTبا جریان فرمان می گیرد، باعث ایجاد تلفات در ترانزیستور می گردد ولی در ترانزیستورFETتلفات نداریم.

نکته:عیب ترانزیستور FET این است که جریان عبوری از آن (جریان عبوری از درین-سورس) کم است بنابراین دانشمندان سعی کردند تا ترانزیستور دیگری بسازند که هم جریان عبوری آن مانند BJT زیاد باشد و هم سرعت قطع و وصل آن مانند FET زیاد باشد بنابراین IGBT که ترکیبی از BJT و FET می باشد و فناوری پیشرفته تری نسبت به BJT و FET دارد ساخته شد البته قیمت IGBT بسیار بیشتر از BJT می باشد (در حدود 3 برابر).

3) تریستور (Thyristor):

این قطعه از وصل شدن چهار نیمه هادی (دو نیمه هادی مثبت و دو نیمه هادی منفی) تشکیل شده است که دارای دو یا سه یا چهار پایه می باشد. کاربرد این قطعه در قطعات سوئیچینگ وکنترل توان است.

تریستور دو پایه:به این نوع از تریستور، تریستور بدون گیت یا تریستور دیود می گویند که ساده ترین نوع تریستور است که از دو پایه ی آند و کاتد تشکیل شده است تریستور دو پایه دوجهته را بانمایش می دهند و تریستور دو پایه ی یک جهته را بانمایش می دهند.

تریستور سه پایه (یاSCRسه پایه):این تریستور که به آن تریستور تریود می گویند از سه پایه به نام های آند، کاتد و گیت تشکیل شده است و اگر در پایه ی گیت پالسی با جریان 100mAو پنج ولت وجود داشته باشد، تریستور روشن می شود. تریستور می تواند جریان 250A را در ولتاژ 250V تحمّل کند و افت ولتاژ در دو سر تریستور در این حالت به حدود 2V می رسد.

نکته:اگر به گیت تریستور جریان ندهیم، برای روشن شدن تریستور می بایست ولتاژ را بسیار زیاد کنیم که در این صورت احتمال صدمه دیدن تریستور زیاد می شود.

تریستورهای جدید سه پایه می توانند جریانی در حدود 1000Aو ولتاژی در حدود2.5KV را تحمّل کنند و به همین دلیل در کنترل آسانسورها و… کاربرد دارند.

تریستور سه پایه را بانمایش می دهند.

تریستور چهار پایه:

این نوع تریستور دارای چهار پایه ی آند، کاتد، گیتn و گیتp می باشد و با اعمال سیگنال مثبت به گیتp یا سیگنال منفی به گیتn می توان تریستور را به حالت هدایت برد. خاصیت دیگر تریستور چهار پایه این است که با اعمال سیگنال منفی به گیتp یا اعمال سیگنال مثبت به گیتn می توان تریستور را به وضعیت خاموش برد. تریستور چهار پایه را سوئیچ کنترل شده ی سیلیکونی می گویند.

تریستور چهار پایه را بانمایش می دهند.

نکته:اگر جریان زیادی به گیت تریستور اعمال کنیم، تریستور می سوزد.

نکته:تریستور المانی نیمه کنترل شده می باشد به این صورت که روشن شدن آن با جریان دادن به گیت انجام می شود ولی تریستور وقتی خاموش می شود که جریان عبوری از آن کمتر از جریان نگه دارنده (یعنی حداقل جریانی که لازم است از تریستور عبور کند تا تریستور روشن بماند) کمتر شود. جریان نگه دارنده در حد mA می باشد. تریستور چون با جریان فرمان می گیرد سرعت قطع و وصل آن کاهش می یابد.

4) ترایاک(Triac):

نوع پیشرفته تر تریستور، ترایاک می باشد یعنی ترایاک از خانواده ی تریستورها محسوب می شود. این قطعه نیز از سه پایه تشکیل شده است و می تواند ولتاژ را به صورت دو طرفه هدایت کند.

پایه ی اوّل ولتاژ اصلی آن MT1، پایه ی دوم ولتاژ اصلی آن MT2 و پایه ی گیت، سه پایه ی ترایاک هستند. چه ولتاژ اعمال شده به MT2 نسبت به MT1 مثبت باشد و چه منفی، می توان پالس های تحریک شده ی مثبت یا منفی را به گیت ترایاک نسبت به MT1 اعمال کرد. بنابراین ترایاک برای کنترل تمام موج ACمناسب بوده و ترایاک را نیز می توان مانند تریستور در مدارات AC به کار برد. ترایاک را بانمایش می دهند.

5) دایاک (Diac):

این قطعه نوعی دیود زنر دو طرفه می باشد که آن را بانمایش می دهند. دایاک از خانواده ی تریستورها محسوب می شود.

6) مدار مجتمع (IC=Integrated Circuit):

قطعه ای است که از مجموعه زیادی از مقاومتها ،خازنها و دیود ها و ترانزیستور ها تشکیل شده است . این قطعه الکترونیکی کاربرد بسیار وسیعی دارد و نمی توان در چند جمله آن را شرح داد. IC یکی از مهم ترین و پر کاربرد ترین قطعات مدار می باشد. در شکل زیر چند آی سی مشاهده می کنید:

روش ساخت ترانزیستورهای مسطح (igfet ها) برای ساخت مدار مجتمع بسیار مناسب است. بیشتر مدارهای مجتمع در پوشش های مستطیل شکلی قرار دارند که پایه های آنها در امتداد دو طرف آن با فاصله ی 2.54 میلی متر قرار می گیرند (بسته دو ردیفه)(شکل زیر را ببینید)، این فاصله گذاری با فواصل خطوط مسی روی مدارهای چاپی که مدارهای مجتمع به آن لحیم می شوند مطابقت دارد.

کوشش برای ساخت مدارهای مجتمع از سال 1950 آغاز شد، امّا تا سال 1960 که فرآیند مسطح معرفی شد، این کوشش ها به نتیجه ی عملی نرسید. اوّلین مدارهای مجتمع مدارهای منطقی (RTL,TTL,ECLو…) بودند که از تعداد زیادی ترانزیستور دو قطبی و مقاومت تشکیل می شدند. تعداد اجزای هر تراشه کمتر از 100 بود، این تعداد به نام مجتمع سازی در مقیاس کوچک (SSI=Small-Scale integration) نامیده شدند. ترانزیستورهای MOS که در سال 1966 ساخته شدند، در فرآیند ساخت به انتشار کمتری نیاز داشتند و روی تراشه سطح کمتری را اشغال می کردند، امّا سرعت عملکرد آنها کندتر از ترانزیستورهای دو قطبی بود. با استفاده از تکنیک MOS امکان افزایش تعداد اجزا تا چند صد عدد در هر تراشه به وجود آمد که مجتمع سازی در مقیاس متوسط (MSI=Medium-Scale Integration) نامیده شد. صنایع کامپیوتر هنوز به تعداد اجزای بیشتری در واحد سطح نیاز داشتند و در سال 1969 مدار مجتمعی شامل بیش از 10000 ترانزیستور MOSساخته شد که این پیشرفت مجتمع سازی در مقیاس بزرگ (LSI=Large-Scale Integration) نامیده شد. تا سال 1975 تعداد اجزا در واحد سطح به 100000 عنصر در هر تراشه رسید. از سال 1980 امکان کوچک سازی بیشتری فراهم شد و چگالی اجزاء به نیم میلیون جزء در هر تراشه رسید که مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ(VLSI=Very-Large-Scale Integration) نامیده شد. امروزه مدارهای مجتمع مثلاً در CPU یک کامپیوتر به حدود 6 میلیارد و 800 میلیون ترانزیستور می رسد و هر روزه فشرده سازی پیشرفت بیشتری می کند. مدارهای مجتمعی که فشرده سازی آنها در مقیاس SSI است قیمت پایینی دارند (در حدود 500 تومان) ولی هرچه فشرده سازی بیشتر شود، قیمت آن مدار مجتمع بیشتر می شود.

7 thoughts on “آموزش الکترونیک از صفر: بخش اول مقدمه

  1. پژمان says:

    بسیار عالی تقریبا هرچی که در پایه دهم و یازدهم الکترونیک یاد میدهند اینجا مختصر و مفید وجود دارد البته میشه کامل تر کرد یا چیز های دیگه ای اضافه کرد ولی همینم خیلی کامله

  2. رضا says:

    سلام ممنونم از لطفتون امیدوارم تداوم داشته باشه این اموزش دسستون درد نکنه عالی بود

  3. مهدی says:

    سلام

    واقعا مفید و عالی بود از زحمات شما متشکرم

    فقط خیلی خوب می شد که فایل PDF این مطالب رو هم در سایتتون قرار بدید

    ولی بازهم ممنون

  4. پریسا says:

    ممنون، خیلی عالی بود.ان شاءالله همیشه موفق و پیروز باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *